سفارش تبلیغ
صبا ویژن

برای لیلی
قالب وبلاگ
حجاب فاطمی
هوا دارد کم‌کم گرم می‌شود
و همین‌جا باید
از آدم‌هایی که در این گرما
به فکر آدم‌های دیگر هستند
و چادر می‌پوشند
و گاهی بیش‌تر؛
تشکر کنم!

*ما چنین خانوم‌ها یی داریم در رویِ زمین. بی‌انصافی‌ست ازشان تشکر نکنیم!
ارسال شده توسط: ک.م


کلیدواژه ها: چادر
[ شنبه 91/2/16 ] [ 4:20 عصر ] [ ] [ نظر ]

ما وظیفه داریم که در تعلیم، تعلم، تلاوت و عمل به قرآن بکوشیم. ما شب های احیاء قرآن بر سر می گذاریم ولی  در مقام عمل آیه های حجاب (و لا یبدین زینتهن...ولیضربن بخمرهن علی جیوبهن...)، غیبت (و لا یغتب بعضکم بعضا...)، کم فروشی(ویل للمطففین...)، احسان به والدین(فلا تقل لهما اف...) و ... را زیر پا می گذاریم و پامال می کنیم...

از سخنان حضرت ایه الله بهجت(ره)



کلیدواژه ها: آیت الله بهجت (ره)
[ جمعه 91/2/15 ] [ 4:55 عصر ] [ ] [ نظر ]

ححجاب فاطمی

در حدیثی از مولای خوبیها امیرالمومنین (ع) خواندم:

(اقل ما یجب للمنعم ان لا یعصی بنعمه) کمترین حق نعمت دهنده بر انسان آن است که با همان نعمتی که داده، مورد عصیان و نافرمانی قرار نگیرد.

خداوند متعال وجود زن را سرشار از زیبایی آفریده و در مقابل انتظار نمیرود که با همین نعمت هم مورد نافرمانی قرار بگیرد.

خواهرم حواست به این نعمت بزرگ هست؟؟...
بگذار این نعمت در راه صحیحش مصرف شود...
بگذار...



کلیدواژه ها:
[ جمعه 91/2/15 ] [ 4:49 عصر ] [ ] [ نظر ]

وجوب امر به معروف و نهی از منکر در اسلام مانند وجوب نماز وروزه از ضروریات دین محسوب می شود.

از آیات قرآن استفاده می شود که حکمش واجب کفایی است و در صورتی که بعضی از مکلفین به آن قیام کنند از دیگران ساقط است.

از پیامبر اکرم (ص) نیز نقل شده که فرمودند: خداوند مومن ضعیفی را که دین ندارد دشمن می دارد، پرسیدند: مومن ضعیفی را که دین ندارد کیست: فرمودند کسی که نهی از منکر نمی کند...

 مضمون حدیث دیگری از ایشان این است که اگر نهی از منکر تعطیل شود منتظرحوادث ناگوار و عذاب الهی باشید و علت هلاکت اقوام پیشین هم همین مسئله مطرح شده ...
من فکر می کنم یکی از مهمترین و تاثیر گذارترین مسئله ای که امروزه بد حجابی جامعه ی ما را تقویت و تشویق می کند همین ترک نهی از منکر است...

خواهرم، برادرم...تا کی می خواهیم دست روی دست بگذاریم و شاهد خرابتر شدن وضع حجاب باشیم...هرکس به نوبه ی خود سهمی دارد نباید بی تفاوت گذشت خدا و پیامبر(ص) از ما انتظار دارند...

پس با در نظر گرفتن شرایط ....................................................یاالله ...............................................یاعلی

 



کلیدواژه ها: امر به معروف و نهی از منکر
[ جمعه 91/2/15 ] [ 4:41 عصر ] [ ] [ نظر ]

حجاب فاطمی

هیچ چیز ما را از شیعیان محبوس نمی دارد جز اخباری که از ایشان به ما می رسد و ما را مکروه و ناراحت می سازد و ما آن را از ایشان انتظار نداریم.

توقیع حضرت ولیعصر(عج) به شیخ مفید



کلیدواژه ها: امام زمان (علیه السلام)
[ پنج شنبه 91/2/14 ] [ 9:56 صبح ] [ ] [ نظر ]

حجاب فاطمی

چنانچه شیعیان ما که خدا به طاعت خود موفقشان بدارد قلبا در وفای به عهدشان اجتماع می کردند نه تنها سعادت لقای ما به تاخیر نمی افتاد که سعادت مشاهده ی ما با شتاب به ایشان می رسید و این ها همه در پرتو شناخت کامل ما و صداقت محض نسبت به ماست...
با توجه به توقیع مبارک یکی از راه هایی که می توان بسوی ظهور پیش رفت، همدلی شیعیان است...
بیایید فکر کنیم و در جهت این همدلی گام برداریم...
یکی از این راه ها در خانم های شیعه، حفظ حجاب است...
خواهرم بیا در حفظ این همدلی بکوش...
بگذارمیدان های خالی جهاد اکبر حجاب پر شود، بگذار بوسیله ی این همدلی راهی بسوی ظهور پیدا کنیم، بگذار...



کلیدواژه ها: امام زمان (علیه السلام)، ظهور
[ پنج شنبه 91/2/14 ] [ 9:3 صبح ] [ ] [ نظر ]

امام سجاد علیه السلام در رساله ی حقوق درباره ی حق معلم بر متعلم می فرمایند: «و اما حق پیشوای علمی و معلم و آموزگار تو، بر تو این است که او را بزرگ داری و مجلس او را محترم شماری و در محضر او خوب به سخنانش گوش فرا دهی و روی دلت را به جانب او کنی و او را یاری نمایی تا آنچه را نیاز داری به تو بیاموزد، به آن معنا که عقل و اندیشه ات را به او بسپاری و دل در گرو آموزش او قرار دهی و با ترک لذت ها و کم کردن تمایلات نفسانی، چشم بر لذت تعلم و تربیت او بدوزی و بدانی که وظیفه داری آنچه را او به تو می آموزد به عنوان واسطه، با کسی که برخورد می نمایی و نادان است بیاموزی، و باید این رسالت را به خوبی انجام دهی و در ادای وظیفه به او خیانت نورزی و بر تکلیفی که بر عهده داری اقدام نمایی. هیچ نیرو و توانی جز برای خداوند نیست.»



کلیدواژه ها: روز معلم، امام سجاد (علیه السلام)
[ سه شنبه 91/2/12 ] [ 4:20 عصر ] [ ] [ نظر ]

این آبشار حکمت و علم را چگونه بستایم؟ چگونه بنویسم از کسی که وقتی سخن می گوید سعی دارد تمام شور و خلوصش را در واژگان بدرخشاند تا بتواند به دشت خشکی زده ی قلب و اندیشه مان طراوت بخشد؟
وقتی می نویسد جویباری از روشنی و معرفت را بر افق کاغذ جاری می کند؛ به گونه ای با شوق در مقابل مجهولات زندگی می ایستد که گویی می خواهد کژی ها و ظلمت ها را در هم شکند و درهای نور و معرفت را بر ما بگشاید.
تنها دغدغه اش این است که دستمان را بگیرد و ما را از این گرداب نادانی و جهالت، به دشتی پرواز دهد که نسیم علم و دانش و رستگاری دلهایمان را نوازش می دهد.
او با تمام وجودش می خواهد کبوتران خفته ی درونمان را بیدار کند تا به افق های دوردست روشنایی و معنویت سفر کنند...
حال من چون ماهی تشنه ام در زلال لطف بی کران تو؛که مرا به هر کجا که خداست می بری در حالیکه تشنه ی بوییدن و جوییدن اویم...
وقتی که اولین طلوع آفتاب عشق را در سینه ام تاباندی و تنم را از شراب محبت سیراب کردی تمامی احساسم را در تک تک ورق های درونت یافتم...
و من سال هاست که بر کناره ی این دریای عاشق نشسته ام و به این مرواریدهای ناب صدف روزگار می اندیشم تا دریابم چگونه می توان جرعه ای از موج های محبتشان را به بار نشاندن نهال های وجودم ارج نهاده باشم....

ارسال شده توسط: ف. شریفی



کلیدواژه ها:
[ سه شنبه 91/2/12 ] [ 4:15 عصر ] [ ] [ نظر ]

با یه خانم بی حجاب برخورد کردم، سعی کردم خیلی آروم وارد شم، بعد گذشت از مقدمات و صاف کردن جاده، پرسیدم انگیزتون از این کار چیه؟ چرا کاری میکنین که حضرت زهرا سلام الله علیها ناراحت بشن؟ چرا که قیافه ی خیابونامون ژشت بشه و معنویت از بین بره؟ چرا چرا چرا...؟
در پاسخ با اعتماد به نفس کامل گفت: چون الگوهای من اینجورین!!! منم دارم از اونا پیروی می کنم، اصلا کار پیرو خودش رو شبیه به الگو کردنه دیگه!!! با تعجب پرسیدم: مگه الگوی شما کیه؟ گفت: ای بابا، مثل اینکه تو باغ نیستی ها! و بعد با افتخار نام چند تا بازیگر رو گفت.
من که از کوره در رفته بودم، از شدت عصبانیت زبونم بند اومده بود، بعد چند ثانیه خودم رو پیدا کردم و گفتم: چی؟! الگوی تو و امثال تو اینا هستن؟!!! چه الگوهای الگویی برای خودتون انتخاب کردین. امیدوارم به بهترین راه ها هدایتتون کنن. دلم براش سوخت نزدیک بود گریم بگیره، آخه چرا؟! این تفکر از کجا ناشی میشه، یعنی می تونه از جهل باشه یا ....
دلم برای مظلومیت حضرت زهرا سلام الله علیها سوخت. الهی بمیرم که وقت حیاتشان مظلوم بودند و هم چنان مظلوم ماندند.



کلیدواژه ها: بی حجاب، خاطره
[ دوشنبه 91/2/11 ] [ 9:46 عصر ] [ ] [ نظر ]

رشیده در یکی از سخنرانی هایش به آنها می گوید:
 «یک آدم بسیار خوش تیپی را تصور کنید. همه ی حاضران با تصور چنین شخصی به هیجان می آیند پسر ها معمولا به یاد بازیگر یا خواننده ی معروف می افتند و دختران به یک پسر باحال و مورد علاقه شان فکر می کنند نظم جلسه کمی به هم می خورد به طوری که آرام کردن دانش آموزان تقریبا غیر ممکن می شود رشیده ادامه می دهد :
حالا تصور کنید این شخص به شما نزدیک می شود تا با شما صحبت کند،بچه ها هیجان زده تر میشوند و رشیده ادامه می دهد:حالا تصور کنید به تازگی حقوقتان را دریافت کرده اید ودر حسابتان مقداری پول است وحس خوبی نسبت به این مسئله دارید. این شخص به شما می گوید: آیا ممکن است کارت خودپرداز خود را به همراه رمز عبورش به من بدهی؟ در این صورت چه می کنید؟
بجه ها فریاد می زنند و می گویند: «نه اصلا نمی شود، امکان ندارد! حتما دیوانه شده ای! »هرکدام از آنها می گوید: «به هیچ وجه پولم را به او نمی دهم. به هیچ وجه پولم را در اختیارش نمی گذارم! »
آن گاه وی به آنها می گوید: «خب اگر حاضر نیستید پولتان را به او بدهید چرا حاضرید بدنتان را در اختیار او بگذارید. بدن شما بسیار با ارزش تر از تمام پول های دنیاست. پول ثروتمندترین افراد امریکا روی هم حتی یک درصد ارزش بدن شما را ندارد. »
با این مطلب بحث به پایان می رسد و بسیاری از آنها اظهار تعجب می کنند و در فکر فرو می روند.
برگرفته از کتاب دختران روی به عفاف می آورند ص 157  



کلیدواژه ها:
[ شنبه 91/2/9 ] [ 6:47 عصر ] [ ] [ نظر ]
<      1   2   3   4   5   >>   >
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

مدیر وبلاگ : بیدار[131]
نویسندگان وبلاگ :
حُسن یوسف[13]
دختر پشیمون[3]

لینک دوستان
برچسب‌ ها
چادر (17)
عکس (4)
غرب (4)
طنز (3)
شعر (3)
زن (2)
قلم (1)
عسل (1)
غرب (1)
خوب (1)
حیا (1)
رجب (1)
هنر (1)
یس (1)
جستجو در وبلاگ


در این وبلاگ
در کل اینترنت

آمار بازدید
امروز: 21
دیروز: 35
آمار کل: 246260


جستجو در وبلاگ


در این وبلاگ
در کل اینترنت

موسیقی وبلاگ
ایران رمان