سفارش تبلیغ
صبا ویژن

برای لیلی
قالب وبلاگ

با عرض تبریک به مناسبت روز بزرگداشت استاد سخن و ادب پارسی شیخ مصلح الدین سعدی شیرای

---------------------------

مولوی درباره تأثیر حجاب در افزایش مقام زن
تمثیل مولوی درباره تأثیر حجاب در افزایش مقام زن
مولوی، عارف نازک اندیش و دوربین خودمان مثلی بسیار عالی دارد، اول درباره تسلط معنوی زن بر مرد می گوید: 
زین للناس حق آراسته است *** زانچه حق آراست چون تانند رست 
چون پی یسکن الیهاش آفرید *** کی تواند آدم از حوا برید 
رستم زال ار بود، وز حمزه بیش *** هست در فرمان اسیر زال خویش 
آنکه عالم مست گفتارش بدی *** کلمینی یا حمیرا می زدی 

آنگاه راجع به تأثیر حریم و حائل میان زن و مرد در افزایش قدرت و محبوبیت زن و در بالا بردن مقام او و در گداختن مرد در آتش عشق و سوز، مثلی لطیف می آورد: آنها را به آب و آتش تشبیه می کند، می گوید مثل مرد مثل آب است و مثل زن مثل آتش، اگر حائل از میان آب و آتش برداشته شود آب بر آتش غلبه می کند و آنرا خاموش می سازد، اما اگر حائل و حاجبی میان آن دو برقرار گردد مثل اینکه آب را در دیگی قرار دهند و آتش در زیر آن دیگ روشن کنند، آنوقت است که آتش آب را تحت تأثیر خود قرار می دهد، اندک اندک او را گرم می کند و احیانا جوشش و غلیان در او به وجود می آورد، تا آنجا که سراسر وجود او را تبدیل به بخار می سازد. 
می گوید: 
آب غالب شد بر آتش از لهیب *** زآتش او جوشد چو باشد در "حجیب" 
چونکه دیگی حایل آمد آن دو را *** نیست کرد آن آب را کردش هوا

 



کلیدواژه ها:
[ پنج شنبه 91/1/31 ] [ 3:48 عصر ] [ ] [ نظر ]

فاطمیه

چطور تاب بیاورد چشمانم و دنیا را دریا نکند؟ چطور آرام بنیشینم؟ مادر خودت بگو چطور...
وقتی با تمام وجود عزادار مادر باشی و بشنوی این شب ها عروسی برگزار می کنن یعنی چه؟ یعنی فاطمیه بی فاطمیه!!!
این شب ها که با اندکی تفکر تمام وجودت می رود خانه ی دردانه ی پیامبر (ص) و با صحنه هایی مواجه می شود که جگر می سوزد و دل کباب و چشمانت طاقت ایستادن نمی آورد...
مادری که به طفیل وجودش هستی پدید آمد، پیامبر (ص) و علی (ع) پدید آمدند، می دانیم یعنی چه؟!
آخر شکستن حرمت ها تا کجا...؟
اگر می خواهی بگویی از جهل است آخر جهل تا کجا...؟!



کلیدواژه ها: فاطمیه
[ پنج شنبه 91/1/31 ] [ 7:45 صبح ] [ ] [ نظر ]

زیارت نامه تان را که می خواندم دلم تاب نیاورد، اشکانم فرصت نمی دادند و بی اختیار جاری می شدند(السلام علیک یا بنت خیر خلق الله)
از یک طرف مسرور بودم بخاطر داشتنتان، بخاطر برچسبی که به خودم زده بودم و خود را به شما می چسباندم، از بودن با شما، از عبارات پر معنای زیارتتان که هر یک دریای عمیقی بودند که مرا در خود فرو می بردو صحنه ی زندگیتان را برایم تداعی می کرد( السلام علیک یا بنت خیر خلق الله)
از طرف دیگر غمی سنگین بر دوشم می نشست، بخاطر اذیتهایی که شدید، بخاطر مصاءبی که کشیدید،بخاطر غصه های دل پسر عمتان(السلام علیک ایتها المظلومه المغضوبه)
ای بضعه الرسول:
جانم به قربانت بخواه ما را که حداقل با حجابمان موجبات خشنودیتان را فراهم کنیم ومصداق( من سرک فقد سررسول الله(ص)) شویم.
بارالها:
ما را در زمره ی
(موال لمن والیت معاد لمن عادیت مبغض لمن ابغضت محب لمن احببت) قرار ده.

آمین یا رب العالمین.



کلیدواژه ها: فاطمیه
[ دوشنبه 91/1/28 ] [ 8:40 عصر ] [ ] [ نظر ]

تو اتوبوس نشسته بودم و باصحنه های رنگارنگی مواجه بودم ولی انگار برام عادت شده بود، عادت شده بود که زنان بی حجاب رو ببینم وبا بیخیالی از کنارشون بگذرم انگار دیگه قبح کارشون برام ریخته بود نه تنها برای من بلکه برای خیلیای دیگه، دیگه حتی از تذکرهای سطحی و نگاه های معنا دارم هم خبری نبود ناگهان به خودم نهیب زدم و خودم رو متوجه کردم و یاد این جمله افتادم که می گفت: عادت کنیم که عادت نکنیم، اگه من به بدحجابی عادت کنم . کم کم از اینی که هست هم بیشتر میشه و آخرش عواقبش دامن هممونو میگیره.

پس بیایم به بدحجابی عادت نکنیم .



کلیدواژه ها:
[ پنج شنبه 91/1/24 ] [ 10:9 عصر ] [ ] [ نظر ]

یا زهرا(س)

بر حاشیه ی برگ شقایق بنویسید/ گل تاب فشار در و دیوار ندارد

ای مادر سادات، ای باعث استقامت و قوت قلب علی(ع)، ای بضعه الرسول، ای که دستانت بوسه گاه پیامبر(ص) بود و پیشانی ات بوسه گاه علی(ع)،

این روزها میسوزیم ،از روضه های دردناکت، از صحنه هایی که به یادمان می آید و غیر لعن کاری نمی توانیم بکنیم، می سوزیم از ناله های علی(ع):

الا ای چاه یارم را گرفتند/ گلم، باغم، بهارم را گرفتند

میان کوجه ها با ضرب سیلی/ همه دارو ندارم را گرفتند

ولی امیدمان این است که:

گر به ظاهر حرمی نیست برای زهرا(س)/ دل هر شیعه ی مولا حرم فاطمه(س) است

عزاداریها قبول، التماس دعا

بسوی فاطمه هرکس گشود دست دعا/ ز دست فاطمه بی واسطه اعانه گرفت

مادر، کمکمان کن حجابمان فاطمی شود...



کلیدواژه ها: حضرت زهرا (سلام الله علیها)
[ سه شنبه 91/1/22 ] [ 8:25 عصر ] [ ] [ نظر ]

یا زهرا(س)

سلام ما به رحمت و به جود تو/ سلام ما به چهره ی کبود تو

سلام ما به قلب داغدیده ات/ سلام ما به قامت خمیده ات

سلام ما به چهره ی خجسته ات/ سلام ما به پهلوی شکسته ات

سلام ما به آه و ناله ی شبت/ سلام ما به اشک چشم زینبت

سلام ما به صحنه ی مدینه ات/ سلام م ابه زخم خون چکیده ات

سلام ما به قلب پر ز داغ تو/ سلام ما به قلب بی چراغ تو

سلام ما به طفل ناامید تو/ سلام ما به محسن شهید تو



کلیدواژه ها: شعر، حضرت زهرا (سلام الله علیها)
[ سه شنبه 91/1/22 ] [ 8:8 عصر ] [ ] [ نظر ]

آقا جان! ای سبب خلقت کون و مکان! ای خورشید هدایت، ای پدر شفیق...
یکی از نام های شما غوث است (فریاد رس)؛ مولا جان به فریادمان برس، کمکمان کن در عصر انتظار غیر اینکه با امید و خودسازی به انتظارت نشسته ایم به سمت پاکی نیز حرکت کنیم. خودت دستمان را بگیر...
پدر جان می دانیم که یکی از وظایفمان دل دادن به شماست ولو به یک سلام و توجه...؛ در این راه یاریمان ده و کمکمان کن خود را در محضر تو احساس کنیم...
مهدی جان! می دانیم که:
خبر داری که دشمن روی زهرا کرده نیلی/ به پیش مجتبی، مادر خورده سیلی
چنان صدمه ز کین خورد، همه عالم طنین خورد/ حسن دیده به کوچه که مادر به زمین خورد...
ای امید همه مادر (س) هم در انتظار توست، ما هم به امید سپیده ایم و می دانیم که این شان سیه سحری دارد و زمان صلح و صفا برسد و به خدا که رهبر ما برسد...
تو به حق می دهی ثبات بیا/ به خدا سر نهم به پات بیا
غرق نفسم بنفسی أنت/ آخرین کشتی نجات بیا...



کلیدواژه ها:
[ جمعه 91/1/18 ] [ 10:48 صبح ] [ ] [ نظر ]

رسول اکرم (ص) می فرمایند: «اعدی عدوک نفسک التی بین جنبیک » یعنی خطرناک ترین دشمنان تو همان نفس توست که میان دو پهلویت قرار گرفته است. سعدی در گلستان می گو ید: از عارفی پرسیدند که چرا پیغمبر (ص) چنین فرمودند و وی پاسخ داد: برای اینکه اگر به هر دشمنی نیکی کنی و آنچه می خواهد به او بدهی با تو دوست گردد الّا نفس، که هر چه بیشتر خواسته هایش را به او بدهی با تو دشمن تر می گردد.
این نوشته توی لیست مطلب های قشنگی قرار می گیره که به تازگی اون ها رو خوندم. متن بالا حاوی واقعیتی هست که کمتر جرات روبرو شدن با اون رو داریم بیشتر سعی میکنیم فراموشش کنیم، و اون واقعیت چیزی نیست جز دشمنی بی حد و حصر نفس.
نفس یک دشمن تمام عیار حیله گر هست که به سختی میشه با اون از در سیاست در اومد، چون وقتی سر میز مذاکره با اون قرارداد امضا می کنیم اولین کسی که توی میدان عمل امتیاز می گیره، نفسه، و اونیکه امتیاز می ده ما هستیم، وقتی هم که نوبت به امتیاز دهی نفس می رسه با هزار جور بهانه شونه خالی می کنه، به این می گن یک سیاست باز قهّار. چنین اتفاق هایی می افته که می بینیم نفس قدم به قدم و خاکریز به خاکریز جلو اومده و ما اصلاً متوجه پیشروی اون نشده ایم ، زمانی هم متوجه می شویم که خیلی جلو اومده و ما کلی عقب مانده ایم، ما توی این مرحله هم حسرت از دست داده هامون رو داریم و هم کلی ترس بابت از دست دادن چیزهایی که اکنون در دست ماست و ممکنه نفس، فردا، اون ها رو از ما بگیره. تا حالا به قصه بد حجابی و بی حجابی توجه کردین که چه طور چادر شد مانتوی گشاد و مقنعه بلند، بعد کم کم مانتو تنگ شد و مقنعه کوتاه، همین جوری روز به روز مانتوها تنگ تر و کوتاه تر شدند و مقنعه ها عقب رفت و به شال و روسری تبدیل شد و آستین های مانتو و پاچه های شلوار بالا رفت؛ همه ی این اتفاق ها گام به گام و با مدیریت نفس جلو رفت.
گذشته از همه ی این وقایع، ما نباید از دشمن به این بزرگی غافل بمونیم و باید هر جوری شده جلوی اون رو بگیریم؛ پس تا هر کجا که جلو آمده همون جا متوقفش کن!

ارسال شده توسط: ن - ص



کلیدواژه ها:
[ جمعه 91/1/18 ] [ 10:21 صبح ] [ ] [ نظر ]

 

مادر! مهربانترین و لطیف ترین کلمه ی هستی است ....
مادر! چطور بخوانمت، چطور بجویمت، کجاپیدایت کنم؟ برای کدامین روضه ات بگریم؟ کدام صحنه ی زندگیت را متصور شوم؟
مادر! خجالت میکشم صدایت کنم، چه وقت هایی که دستم را گرفتی و نفهمیدم، چه وقت هایی که بودی و ندیدمت...
برای رسیدن به تو کافیست لحظه ای یادت کنم، کافیست کمی احساست کنم، ای قرّه عین الرسول و ای وجیهه ی دنیا و آخرت...!
وای از نبودنت مادر، وای از لحظه ی غسل دادنت!!! چه کشید مظلوم ترین مرد عالم!!!
نمی دانم کوچه های بنی هاشم چه خبر است...
مادر بعد تو وای از لحظه های غربت علی...

جان من و خانواده ام به فدایت مادر...



کلیدواژه ها: دل نوشته، حضرت زهرا (سلام الله علیها)
[ پنج شنبه 91/1/17 ] [ 8:56 عصر ] [ ] [ نظر ]

یا فاطمه الزهرا س

اخلاق حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها  

در برابر معبود:
ادب عبادى حضرت زهرا (س) ایجاب می ‏کرد که در محراب عبادت با همه وجود در پیشگاه معبود خویش بایستد و غرق درعظمت او گردد و از خود بى خود شود، چنان که رسول‏خدا (ص) بر این حال دختر خویش گواهى داده است.
در بعد کمّى نیز ادب بندگى ایجاب می ‏کرد شب و روز زهرا (س) صرف عبادت گردد و چنان براى نماز بر پاى خود بایستد که پاهاى مبارکش به رنج و درد افتد.
در برابر رسول الله (ص):

در چشم و دل زهرا (س) هیچ کس به اندازه رسول اللَّه (ص) جا نداشت. بدین جهت رفتار وى در برابر پدر رفتارى ویژه و بسیار مؤدّبانه بود. آن گاه که رسول اللَّه (ص) پیش فاطمه (س) می ‏آمد، تمام قد می ‏ایستاد و مشتاقانه به استقبال پدر می ‏شتافت و بر دست او بوسه می ‏زد و عبا از دوشش گرفته، نعلین او را به کنار می ‏گذاشت و آن گاه آن حضرت را در جاى خویش می ‏نشاند و خود، مؤدب پیش رویش می ‏نشست وهرگاه پدر او را صدا می ‏کرد، ندایش را با «لبیک، لبیک» پاسخ می ‏داد. (1)
او همیشه رسول خدا (ص) را «یا ابه» (پدر جان) می ‏خواند، تا آیه «لا تَجْعَلُوا دُعاءَ الرَّسُولِ بَیْنَکُمْ کَدُعاءِ بَعْضِکُمْ بَعْضاً» (2)
نازل شد. از آن پس فاطمه (س) پدر را «یا رسول اللَّه» خطاب می ‏کرد. چندین بار که او را با این لقب خواند، پیامبر (ص) جواب نگفت و رو برگرداند؛ سپس فرمود:
«فاطمه جان! این آیه درباره تو و فرزندانت نازل نشده است، تو از منى و من از تو هستم ....
دخترکم مرا همان پدرجان صدا کن که این گونه، محبوب من و مرضّى خدا است.» (3)
در برابر همسر:

زهرا (س) براى همسرش احترامى خاصّ قائل بود و با وى در همه زمینه‏ ها برخوردى مؤدّبانه و مهربانانه داشت. او از على (ع) با کنیه «ابوالحسن» یاد می ‏کرد و خطاب به او می ‏گفت:
رُوحى‏ لِروحِکَ الْفِداء وَ نَفسى‏ لِنَفْسِکَ الْفِداء یا ابَالْحَسَنِ‏
روح و جانم فداى تو باد اى ابوالحسن! (4)
او هرگز بر خلاف خواسته على (ع) گام بر نداشت و همواره مطیع او بود. آنجا که على (ع) به اصرار شیخین از او خواست تا اجازه دهد آن دو به عیادت او بیایند، به رغم ناخشنودى از ایشان گفت:
الْبَیْتُ بَیْتُکَ و الْحُرَّةُ زَوْجَتُکَ (5)
خانه خانه تو است و زن نیز همسر و در اختیار تو.
زهرا (س) مشکلات زندگى را تحمل و آنها را از على (ع) پنهان می ‏کرد تا او را نیازارد.
او هرگز از على (ع) چیزى نخواست که نکند قدرت بر تهیه آن نداشته باشد و خود می ‏فرمود: «من از خدا شرم دارم که به تو چیزى را که قدرتش را ندارى تحمیل کنم.»
حضرت فاطمه (س) در طول مدت زندگى با امیرمؤمنان (ع)، هرگز حریم آن حضرت را نادیده نگرفت و در تکریم شخصیت آن بزرگوار کوتاهى نکرد تا جایى که حضرت على (ع) در این باره فرمود:
فَوَ اللَّهِ ما اغْضَبْتُها ... وَ لا اغْضَبَتْنى‏ وَ لا عَصَتْ لى‏ امْراً.
سوگند به خدا! نه من [در زندگى مشترکمان‏] فاطمه را به خشم آوردم و نه او مرا به خشم آورد و نافرمانى کرد.
با زیردستان:

حضرت فاطمه (س) با همه مقام و منزلتى که داشت کارهاى خانه را خود انجام میداد و تا مدتها خدمتکار نداشت. زمانى هم که به دستور پیامبر (ص) فضّه افتخار خدمتکارى آن حضرت را پیدا کرد، باز نیمى از کارهاى خانه را خود آن گرامى انجام می‏داد.
سلمان می ‏گوید: فاطمه (س) را دیدم که با آسیاب دستى جو آرد می ‏کند، در حالى که دستهایش زخم شده و میله دستاس خونین بود. عرض کردم: «اى دختر رسول خدا! دستهایت تاول زده. چرا خود را به زحمت می ‏افکنى؟ این فضه در کنار تو ایستاده است!» فرمود: «رسول خدا (ص) به من سفارش کرده که کارهاى خانه را با فضه تقسیم کنم. یک روز او کار کند و روز دیگر من. دیروز نوبت او بود و امروز نوبت من است.» (6)
این قرار را خود فاطمه (س) به پیامبر (ص) پیشنهاد کرد و آن حضرت پذیرفت. وقتى پدرش فضه را به وى بخشید، فرمود: «فضّه را نمازگزار یافته‏ ام. پس با او خوش رفتارى کن.» فاطمه (س) عرض کرد: «یا رسول اللَّه علَىَّ یومٌ و عَلَیْها یَوْمٌ؛ روزى من کار می ‏کنم و روزى دیگر فضّه.»
چشمهاى رسول خدا (ص) پر از اشک شد و فرمود: «خداوند داناتر است بر اینکه رسالتش را در کدام خاندان قرار دهد.»
محبّت فاطمه (س) نسبت به خدمتکار خویش به حدى بود که نه تنها او را به زحمت نمی ‏انداخت، بلکه گاهى در انتخاب نوع کار از او سؤال می ‏کرد تا هر کارى که بیشتر دوست دارد انجام دهد. روزى به وى فرمود: «مایلى خمیر کنى یا نان بپزى؟» فضه در پاسخ گفت: «خمیر کردن و هیزم روشن کردن بر عهده من باشد.» سپس آماده انجام دادن آن شد. (7)
با مؤمنان:

زهرا (س) محبت به مؤمنان و شیعیان را از پدر خود به ارث برده بود؛ چه آنکه از صفات ممتاز پیامبر (ص)، رأفت و مهربانى نسبت به مؤمنان است.
زیباترین شیوه رفتار با مؤمنان در عمل فاطمه (س) تجلّى داشت. ایشان در حساس‏ترین لحظات خلوت با معبود، مؤمنان را بر خود مقدم می ‏داشت و در مناجاتهاى شبانه براى آنان دعا می ‏کرد و زمانى که فرزندش حسن (ع) از علت تقدم مؤمنان بر خود در دعا پرسید، فرمود: «الجار ثمّ الدّار».(8)
نمونه بارز دیگر از رفتار مهربانانه و دلسوزانه زهرا (س) نسبت به شیعیان، جریان مهر آن حضرت است. وى پس از آگاهى از مقدار درهم و دینارى که مهر آن گرامى قرار گرفته بود، خطاب به پیامبر (ص) گفت: «اى رسول خدا! دختران مردم در ازدواج خود، درهمها را مهر خود قرار می ‏دهند، پس فرق بین من و آنان چیست؟ از تو می ‏خواهم درهم و دینار را مهر من قرار ندهى، بلکه از خدا بخواهى تا مهر من، شفاعت از گنهکاران امت تو باشد.» (9)
در برابر سختیها:

سنگینى و متانت در برابر گرفتاریها و حوادث تکان دهنده و فتنه‏ هاى روزگار در چندین روایت از ویژگیهاى مؤمنان دانسته شده است. در روایتى از على (ع) آمده است:
الْمُؤمِنُ وَقُورٌ عِنْدَ الْهَزائِزِ، ثَبُوتٌ عِنْدَ الْمَکارِهِ، صَبُورٌ عِنْدَ البَلاء ... (10)
مؤمن در هنگام گرفتاریهاى تکان دهندده استوار، در ناخوشیها پابرجا و در هنگام بلا شکیبا است‏.
فاطمه (س) در سختى متولد شد، در دامن سختیها رشد کرد و در طول زندگی ‏اش در برابر سختیها پایدارى نمود و سرانجام، روح بلند و مقاومش از درون سختیها و دریاى غمها و رنجها به آسمان قرب الهى و بهشت رضوان حق پرواز کرد. او حقیقتاً مصداق کامل حدیث یاد شده بود و با سرمایه وقار و ثبات و صبورى به ستیز ناملایمات و مشکلات و مصائب برخاست؛ مصائبى که به تعبیر خودش اگر بر روز روشن فرو می ‏ریخت تبدیل به شب دیجور می ‏گشت.
منابع :
1ـ  بحار الانوار ج 43 ص 25 و 93
2ـ سوره نور آیه 63
3ـ  بحار النوار ج 43.ص 33
4ـ کواکب دری 1/196
5ـ بحار النوار ج 28 ص 303
6ـ دلایل الامامه ص 49
7ـ احقاق الاحق جلد 10 ص 271
8ـ بحار الانوار  جلد 43 ص 81
9ـ نهج الحیات 240ـ239
10ـ بحار الانوار جلد 75 ص 27

 



کلیدواژه ها:
[ چهارشنبه 91/1/16 ] [ 10:28 صبح ] [ ] [ نظر ]
   1   2   3   4   5   >>   >
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

مدیر وبلاگ : بیدار[131]
نویسندگان وبلاگ :
حُسن یوسف[13]
دختر پشیمون[3]

لینک دوستان
برچسب‌ ها
چادر (17)
عکس (4)
غرب (4)
طنز (3)
شعر (3)
زن (2)
قلم (1)
عسل (1)
غرب (1)
خوب (1)
حیا (1)
رجب (1)
هنر (1)
یس (1)
جستجو در وبلاگ


در این وبلاگ
در کل اینترنت

آمار بازدید
امروز: 5
دیروز: 8
آمار کل: 243065


جستجو در وبلاگ


در این وبلاگ
در کل اینترنت

موسیقی وبلاگ
ایران رمان