برای لیلی |
با سلام خدمت شما دوستان عزیز، خیلی ممنون که اجازه میدین ما هم حرفامونو بزنیم. کلیدواژه ها: [ یکشنبه 90/12/21 ] [ 9:36 صبح ] [ ]
[ نظر ]
دوستان خوبم سلام.یاد روزایی که دبستانی بودیم ومعلممون هر شب کلی کلمه می داد تا باهاش جمله بسازیم بخیر! اون روزا حسابی به مغزمون فشار می آوردیم که بهترین جمله رو بسازیم.حالا برای زنده شدن خاطرات دبستان و البته بیشتر برای آگاهی پیدا کردن دیگران از آنچه که در ذهن شما می گذره لطفا با حجاب یک یا چند جمله بسازید.لطفا خود سانسوری نداشته باشید.و هر جمله ای رو بسازید که عشقتونه!
کلیدواژه ها: [ شنبه 90/12/20 ] [ 1:43 صبح ] [ ]
[ نظر ]
دوست خوبم,خانوم م.فاطمی سلام. چقدر زیباست که انقدر بی تکلف و البته محترمانه حرف دلتون رو زدید.واقعا آفرین بر شما. از اونجایی که ما عادت به منبر رفتن داریم,حدس می زنم نوشته ام کمی طولانی بشه.امید که حوصله کنید و همشو بخونین. دوست خوبم در متنی که نوشته بودی از اعتقادی که داری گفتی ولی از چیزی که باعث شد به اون عقیده برسی چیزی نگفتی. مثلا من متوجه نشدم چرا فکر می کنی حجاب مال قدیماست و در جامعه ی امروز کاربرد نداره؟! کاش توضیح می دادی! ما باید بدونیم شما از چه منظری چنین حرفی می زنید تا اگه تونستیم از همون منظر مسأله رو بررسی کنیم. دوست خوبم,گفته بودی:شما ها حجاب رو خیلی بزرگ کردین. نمیدونم منظورت دقیقا ازماها یعنی کیا؟! ولی به هر حال ماها در درجه ی اول اگه خدا قبول کنه مسلمونیم.روش زندگیمون رو تو همه ی شئوناتش از قرآن و روش زندگی پیامبر و امامامون می گیریم.و این چیزی نیست که ساخته و پرداخته ی خود ما باشه و یا ما بخوایم بی جهت بزرگش کنیم.حجاب صراحتا در قرآن اومده و حتی حدودش دقیقا در کلام معصومین بیان شده. وقتی من میگم ما مسلمونیم یعنی در درجه ی اول خدا رو قبول داریم.البته خدا رو با همه ی صفاتی که داره. خدای علیم,خدای رحیم,خدای حکیم هیچ علمی به علم اون نمی رسه. از همه به ما مهربون تره. هیچ دستوری از طرف اون بیهوده وعبث نیست. پس همونطوری که موقع سرما خوردگی به تخصص دکترمون اعتماد می کنیم و برای هر دارویی که می نویسه باهاش چونه نمی زنیم و فقط شش دانگ حواسمون جمعه که باید مثلا هر 6 ساعت یکی از قرصا رو بندازیم بالا,اینجا هم دقیقا همینطوره و تا همین جاشم اگه ایمان ما به خدا واقعی باشه جایی واسه چون و چرا نمی مونه! اما مرحله ی بعدی که تلاش واسه فهم علت حکم خداست,اتفاقا خیلی هم خوبه و مورد تأکید خود خدا.اما این به این معنا نیست که فهم شرط عمله! جالبه بدونی روشی که قرآن ارائه میده کاملا برعکس روش ماست:قرآن میگه ابراهیم (ع) اول ایمان میاره و عمل می کنه بعد ما ملکوت آسمونا و زمین رو بهش نشون میدیم. ولی ما می خوایم خدا اول همه چی رو واسمون روشن کنه تا بعد به دین خدا عمل کنیم. شما پرتقالو می خوری چون میدونی ویتامین ث داره اما کی تا حالا ویتامین ث رو با چشای خودت دیدی؟ یا مثلا درباره ی اینکه بعد از ورود به بدن شما چه مکانیزمی طی می کنه اطلاع دقیقی داری و ... اما در مورد حرف شما که حجاب رو یه سلیقه ی شخصی و فردی می دونید باید بگم:ما کلا دو جنبه ی زتدگی داریم:1.فردی 2.اجتماعی در جنبه ی فردی فقط من هستم و خودم.خوبم به نفع خودمه,بدم به ضرر خودم. اما در جنبه ی اجتماعی منم و آدمای دیگه.هر حرکت و هر رفتار من روی رفتار و زندگی اونها تأثیر میذاره. اما چیزی که اسلام در کل باهاش مخالفه چه فردی و شخصی و چه اجتماعی :ضرره اسلام به هیچ قیمتی نمی خواد تو ضرر کنی و نمی خواد تو باعث ضرر دیگران بشی.و نمی خواد دیکران باعث ضرر کردن تو بشن. مثلا اسلام به تو میگه روزه بگیر که اگه نگیری گناه کردی وکفاره اش انقدره و ... اما وقتی بیماری و روزه برات ضرر داره همون اسلام که اونجا میگه بگیر اینجا میگه:نگیر!که اصلا اگه بگیری گناهه!! می بینی عزیز من اینجا اصلا سلیقه ی شخصی شما مطرح نیست و اینکه چی دوست داری؟مهم اینه که روزه واسه شما ضرر داره و خدا به فکر سلامتی شماست. اصلا بذار خیالتو راحت کنم دوست من,تو دین ما مهم ترین چیز روح اطاعت و بندگیه.هرکیم به هر جایی رسیده از همین راه رسیده.هیچ راه دیگه ای ام واسه خوشبختی نیست که نیست.اطاعت و بندگی پروردگاری که نه از روی زورگویی و بی علت و دلیل بلکه از روی مهربونی نسبت به تو در هر شرایطی همون دستوری رو بهت میده که به صلاحته.و این پر واضحه که اون چون خودش تو رو و همه ی این جهان وقوانینش روخلق کرده بهتر از اونچه که به نفع تو إ با خبره. نمی دونم چی باعث شده که فکر کنی حجاب یک مسأله ی فردیه در حالی که از نظر اسلام حجاب یک مسأله ی کاملا اجتماعیه.چون این کاریه که شما اون رو در برخورد با دیگران انجام میدی.مگه تو مثلا وقتی جایی فقط خودتی و خودت هم حجاب میکنی؟ حالا دوست خوبم فرض کن من و شما تو یه اتوبوس نشستیم که یه نفر یه سیگار روشن می کنه.من و شما وبقیه چی کار میکنیم؟مطمئنم جد و آباد طرفو میاریم جلوی چشش تا سیگارشو زودتر خاموش کنه.می دونی چرا؟چون ما نگران سلامت جسممون هستیم. اما حجاب بالاتر از این حرفاست.وقتی یه خانوم یا یه آقا در اجتماع پوشش خوبی نداره سلامت روحی جامعه رو تهدید می کنه.ببین عزیزم کسی نمی تونه منکر این قضیه بشه که خداوند از یه سن خاصی هم در وجود زن و هم در وجود مرد غریزه ی میل به جنس مخالف رو قرار داده و البته وجود این غریزه حکمتی داشته و راه درست ارضا و کنترل اون هم نشون داده شده.اما اجتماع اصلا محیط خوبی برای ارضای این میل نیست.اجتماع در منظر اسلام مکانی برای کار و تلاش و رشد و تعالی آدمهاست و نه چیز دیگه. در نظر اسلام در اجتماع تو باید در نظر همکارت,همکلاست,و هزاران آدمی که هر روز از کنارت رد می شن فقط یک انسان باشی و اگر قراره توجهی به تو بشه باید به مهارتت,به تخصصت و به اخلاقیاتت باشه نه نگاه و توجهی به خاطر جاذبه های جنسی. خود من یکبار از مسیری می اومدم و خانوم دیکری هم در نزدیکی من بود.از روبروی ما هم پسران جوانی می آمدند.اونها از کنار من رد شدند بی اینکه حتی نیم نگاهی به من بنازن اما جالبه که مسیر راهشون رو به خاطر همراهی کردن اون خانوم بد حجاب عوض کردن.این چه جامعه ایه که یک سری آدم علاف فقط تو خیابون چرخ می زنن تا با دیدن یه خانوم مسیر راهشونو با او عوض کنن؟ وتو بگو اگه جامعه به این سمت حرکت کنه چه اتفاقی می افته؟ چند وقت قبل یکی از فامیلای ما دانشگاه آزاد تهران رشته ی نمایش با گرایش کارگردانی قبول شد.چند وقتی که از درسش گذشته بود یه بار بهم گفت اینجا فقط سالن مده هیچ کی به فکر درس خوندن نیست.اصلا نمیشه اینجا درس خوند! آخه اگه قراره تو دانشکاه درس نخونیم پس کجا بخونیم تو بگو! راستی دوست عزیزی که نمی شناسمت,حتما می دونی اسلام به حفظ خونواده خیلی اهمیت میده چون بقای یک اجتماع با حفظ و سلامت خونواده هاشه که تضمین میشه. حالا به این 2 تا دستور توجه کن: اسلام به توی خانوم میگه:تو منزل بهترین آرایش ها رو برای همسرت داشته باش. همین اسلام به همه ی خانومای بیرون خونه میگه:با حجاب کامل,و با رعایت حیا و عفت به اجتماع برید. و جمع این 2 تا دستور مساویه با:حفظ و نگهداری همسر تو از گناه و این یعنی تضمین سلامت زندگی تو,آرامش تو وآرامش فرزندان تو. می بینی چقر قشنگه؟یه معامله ی 2 طرفه که اول و آخرش به نفع تو إ. ببین عزیزم اصلا همیشه که قرار نیس ما آیه و حدیث بیاریم.یا مثلا بحث کلامی فلسفی کنیم تا حرفمون رو اثبات کنیم.خیلی چیزا فطریه و هر کسی اگر چند لحظه هوسشو کنار بذاره راحت صدای فطرتشو می شنوه و اصلا اسلام دین مطابق با فطرته.به این خاطره توجه کن: یه دوستی داشتم که در زمان تجردش حجاب خیلی مناسبی نداشت.یه ماهی بعد از عروسیش یه بار من و اونو همسرش باهم رفتیم خرید.تو یه فروشگاه بزرگ یه خانوم خیلی بد حجابی رو دیدیم .هیچ وقت یادم نمیره که دوستم با چه سرعتی برگشت و به همسرش که چند قدمی دور تر از ما بود و اجناس فروشگاه رو نگاه می کرد,نگاه کرد.تو نگاهش نگرانی و ترس ازاینکه چشم همسرش به اون خانوم بیفته موج می زد.بعد که خیالش راحت شد با عصبانیت به اون خانوم نگاهی کرد و از ته دل گفت:کثافت!! باور کن من که حسابی فکم افتاده بود.اصلا نمی تونستم این رفتارش رو هضم کنم ولی وقتی به مسأله ی حجاب فکر کردم نمی دونی چه احسنتها که نثار این دین کامل نکردم و چه افتخارها به خودم که مسلمونم. درسته که اون خانوم از دوست من خ بد حجاب تر بود ولی به هر حال وقتی ما حجاب یا بی حجابی رو سلیقه ای و شخصی بدونیم اون وقت دیگه در ظاهر بد حجابی اون خانوم هم نباید بد می بود. من اون لحظه خیلی خوب فهمیدم که دوستم به طور فطری و ناخودآگاه فهمید که بی حجابی اون خانوم یه تهدید جدی برای او و همسرش به شمار میاد.و البته نمی دونم اینم فهمید که ممکن بود خودش هم به هر حال یک تهدید برای عده ی دیگه ای به حساب بیاد و مورد لعنت و نفرین اونها قرار بگیره؟ راستی به نظر تو هیچ وقت آزادی به معنای مطلق می تونه معنی داشته باشه؟به نظر من حتی اونهایی هم که داعیه آزادی رو سر میدنن باز نمی تونن به طور مطلق بهش معتقد باشن.چون آزادی مطلق یعنی هرکی هر کار دلش می خواد بکنه.یعنی هرج و مرج,یعنی مثلا من حق دارم بیام تو خونه ی شما و همه ی زندگیتو نابود کنم بد بگم آزادیه دیگه!در واقع آزادی همیشه مشروطه. و در اسلام آزادی هرکسی مشروط به اینه که به خودش و دیگران صدمه نزنه. یه بار تو یه وبلاگ که یه آقایی به همراه همسرش مثل ما راجع به حجاب و ..می نوشتند یه نفر اومده بود نظر گذاشته بود:که اقا اصلا چه اشکالی داره که من بخوام از همسر شما لذت ببرم و...ولش کن بقیه شو نمی نویسم! دوسنت نازنینم مطلب درباره ی حجاب زیاده و من نمی دونم تا اینجا تونستم جواب قانع کننده ای به شما بدم یا نه؟به هر حال اگر بازهم ابهام یا سؤالی وجود داشته باشه خوشحال میشم که بگید.بازم از شما ممنونم.یا حق دوست شما:پ.رستم زاده کلیدواژه ها: [ پنج شنبه 90/12/18 ] [ 1:19 صبح ] [ ]
[ نظر ]
با عرض سلام خدمت شما کلیدواژه ها: [ چهارشنبه 90/12/17 ] [ 9:28 صبح ] [ ]
[ نظر ]
1) نداشتن آگاهی 2) تقلیدکورکورانه 3) عقده های روانی و کمبود های روحی 4) دوستان ناباب 5) تهاجم فرهنگی بیگانه و خودباختگی 6) باقیمانده رژیم طاغوت 7) عدم اطلاع مردان از دین و حجاب 8) خوردن لقمه حرام 9) توجه به تجملات و تشریفات که موجب ازدواج دیر هنگام می شود. 10) حرص و طمع 11) مسامحه و بی توجهی 12) نداشتن ایمان درست و نبودن ارتباط واقعی بوسیله نماز و...
بهشت جوانان، اسدالله محمدی نیا، ص 204 کلیدواژه ها: [ سه شنبه 90/12/16 ] [ 1:26 عصر ] [ ]
[ نظر ]
به چندین دوشیزه با روابط عمومی بالا و شرایط ظاهری مندرج در ذیل جهت کار در کارواش و مکانیکی نیازمندیم. در ضمن حقوق ابتدائی مکفی می باشد و با رضایت صاحب کارافزایش نیز در پی دارد. شرایط: قد:165به بالا وزن: کمتر از60 رنگ پوست: سفید و سرخ رنگ چشم: متنوع و دارای جاذبه شیک پوش و آرایش مطابق مد روز با تشکر: شرکت کاریاب دوشیزگان
کلیدواژه ها: [ سه شنبه 90/12/16 ] [ 1:13 عصر ] [ ]
[ نظر ]
با توجه به نزدیک شدن فصل تابستان و گرما، از هم اکنون از تمامی نیکوکاران، خیّران، افراد مسئول و غیر مسئول دعوت به عمل می آید در تامین پارچه برای تولیدی های مانتو - جهت اتصال به قسمت پایین و بقل – و شلوارهای لی - جهت اتصال دو جانبه- همکاری نمایند.
کلیدواژه ها: [ سه شنبه 90/12/16 ] [ 1:4 عصر ] [ ]
[ نظر ]
واحد کشف و مبارزه با مواد مخدّر از کشف محموله ی عظیمی از مواد مخدر از نوع شیشه در شرق کشور خبر داد. گفتنی است این مواد در بافت جوراب های زنانه کاربرد دارد. با توجه به نظرات کارشناسان این ماده ی خطرناک دارای ضررهای اجتماعی، اقتصادی و عقیدتی غیر قابل جبران می باشد. توصیه گردیده جداٌ از نزدیک شدن به آن خودداری شود. پیشنهاد می شود از مواد مقاوم و کم خطر در تولید این منسوجات استفاده گردد. مواد پیشنهادی شامل هر چیزی غیر از شیشه و نایلون و مواد شفاف چراغ زن باشد. کلیدواژه ها: [ سه شنبه 90/12/16 ] [ 9:54 صبح ] [ ]
[ نظر ]
نمی دونم راجع به وضعیت بدحجابی تو این سفرهای نوروزی و تابستونی مخصوصا جاده ها چه قدر می دونید؛ فقط اینو می تونم بگم جایی که ناظری نباشه حجاب هم نیست. بارها خانم هایی رو تو جاده دیدم که بدون هیچ حجابی خیلی راحت تو ماشین نشستند و فقط وقتایی که نزدیک پلیس راهی چیزی می رسن، یه شالی سرشون میندازن که حرف و حدیثی نباشه؛ این جور مواقع جای خالی خیلی رفتارها احساس میشه... عید 89 بود بعد از چند ساعت رانندگی و خستگی تو گرمای ظهر به ورودی شهر اصفهان رسیدیم، پلیس راه رو که رد کردیم به یه سری نیروهای ویژه برخوردیم که بعضی ماشین ها رو متوقف می کردند. چند تا از ماشینای جلوی ما رو هم نگه داشتند ماشینای آنچنانی و خانم های آنچنانی تر؛ یکی از افسرا دستی تکون داد و ماشین مارو هم متوقف کرد. با خودم گفتم کمربندم که بسته است، سرعتی هم که نداشتم، بقیه سرنشینا هم که مشکلی ندارند لابد باز سر گیرای الکی ماشینو نگه داشتند. افسر به سمت ماشین اومد، پنجره رو دادم پایین، داشتم با بی حوصلگی مدارک رو آماده می کردم که بهش نشون بدم ؛ با خوشرویی سلام وعلیک گرمی کرد و یه بسته رو به سمتم تعارف کرد و گفت: « از اینکه با حجاب رانندگی می کنید ازتون ممنونیم و سفر خوشی رو براتون آرزو می کنیم» بسته رو بهم داد و رفت؛ احساس کردم همه خستگیم از بین رفته کلی انرژی گرفتم از اینکه همچین حرکت فرهنگی داره صورت می گیره. ما که حرکت کردیم اما ماشینای جلویی هنوز وایستاده بودند و مأمورها هم مشغول ارشادشون بودن، شاید این حرکت تأثیر چندانی رو اونا نداشته باشه اما مطمئنم رو دختر داییه تازه به سن تکلیف رسیده من که تو ماشین حواسش به همه چی بود تأثیر گذاشت. کلیدواژه ها: [ دوشنبه 90/12/15 ] [ 4:40 عصر ] [ ]
[ نظر ]
یه کتابی هست به اسم "حجاب چرا؟ "نوشته امین کشوری انتشارات بوستان کتاب قم چاپش کرده. این کتاب در دو فصل "پاسخ به تردیدها "و "پاسخ به سؤال ها" تدوین شده و شامل سؤال ها و بحث های روز در مورد حجابه. یه بخش هایی از این کتاب رو به تناسب اهمیتبحثش براتون میارم ولی پیشنهاد می کنم این کتاب مطالعه بشه (مراکز فروش متعددی تو شهرهای مختلف داره و قیمتش هم مناسبه) حجاب مانع فعالیت های اجتماعی زنان است و با سیاست های دولت در جهت اشتغال و تحصیل زنان در تضاد است پاسخ: 1. بی شک زنان بخش قابل توجهی از نیروهای جامعه را تشکیل می دهند و در بخش های مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و... نقش آفرینی می کنند. در واقع دستور حجاب برای حضور سالم آن ها در اجتماع صادر شده است. 2. سد نیروی آب را مهار می کند و آن را در معرض استفاده مطلوب قرار می دهد. پوشش الهی نیزچون سدی عظیمو مستحکم از لطافت ها و جذابیت های زنان محافظت نموده و از هدایت آن ها به مسیر های نامطلوب جلو گیری می کند؛ در عوض از او می خواهد که در کانون خانواده و برای شوهرش سنگ تمام بگذارد. 3. زنان، وقتی ارزش خود را در جامعه به دست می آورند که خود را با استانداردهای الهی، از جمله رعایت حجاب همراه کنند. در غیر این صورت با آرایش، خودنمایی و بدحجابی نیروهای آن ها صرف تجمل گرایی و مسیرهای نادرست شده و هم چون آبی بر آتش از به جریان افتادن چرخ فعالیت مردان جلوگیری می کند. 4. بهترین جواب به آن هایی که می گویند : حجاب مانع فعالیت و حضور زنان در جامعه است. امروزه زنان ایرانی به راحتی در مراکز تحصیلی حاضر می شوند و حتی درصد بالایی از سهمیه های ذانشگاه متعلق به آن هاست. آنان در مشاغل مختلف جامعه حضور دارند، در کار آفرینی مدال افتخار دریافت می کنند، در بیمارستان ها، مدارس، دانشگاه ها و در تمام سطوح جامعه حضور فعال دارند. 5. حجاب برای این است که زن در جامعه حاضر گردیده و به او به عنوان یک انسان سالم نگاه شود، نه تابلویی همگانی و ابزاری برای هرزگی. به عبارت دیگر، چون دین می خواهد زن وارد اجتماع شود و در سطح جامعه نقش آفرینی کند، به حجاب توصیه کرده، و گرنه در حریم خصوصی و در مقابل شوهر آن ها آزادند. 6. در محیطی که پوشش دینی رعایت می شود زن و مرد در انجام فعالیت های خود آرامش و تمرکزبیشتری دارند،اما در محیطی که حجاب رعایت نمی شود میزان کار و فعالیت پایین است ومشکلات بسیاری پدیدار می شود. و...
کلیدواژه ها: [ شنبه 90/12/13 ] [ 10:48 عصر ] [ ]
[ نظر ]
|
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |