برای لیلی |
نمایش زنان آسیبدیده ایرانی با چادر و چارقد به شیوهای غیرقابل تغییر در سینما تبدیل شده است به طوریکه که در عالم واقع هم کسی با دیدن یک زن محجّبه، احتمال نمیدهد که او همسر یکی از تجّار ثروتمند، استاد دانشگاه، مدیر و... باشد زیرا در بیشتر فیلمها اشرافزادگان و شخصیتهای پولدار با موهای نیمه باز، مانتو و لباس فاخر به تصویر کشیده میشوند.
امروز به جرأت می توان ادعا کرد که حتی در بین طراحان لباس هم جا افتاده است که وقتی می خواهند مادر بزرگی را در یک خانواده نمایش دهند او را به صورت زنی چادری به تصویر می کشند و دختر جوان خانواده را کمی امروزی تر و یا به عبارت دیگر بدون حجاب به تصویر می کشند.هر چند که امروزه مادربزرگها هم کمی متفاوت تر شده و با چهره و لباسی جوان تر در سینما و تلویزیون ظاهر می شوند. این تنها در نقشهای خانوادگی منتهی نمی شود بلکه در سینما و تلویزیون وضعیت ظاهر افسران زن هم همیشه در قالب زنان چادری بوده واین ظاهر موجب شده است نگاهی که به زنان چادری در جامعه می شود به دید یک مأمور باشد. البته ناگفته نباشد انتقاد از استفاده از چادر برای ماموران زن برای حذف این پوشش نیست بلکه انتقاد به نوع طراحی لباس بازیگرانی است که در این نقشها بازی می کنند. این انتقاد به بازیگران نقش دانشجو هم وارد است زیرا در برخی از فیلمهای ایرانی دیده شده است که دختر باحجاب پس از وارد شدن به دانشگاه بدحجاب می شوند. آسیب دیگر این صحنه ها این است که حتی دختران غیر دانشجو هم این ظاهر را برای کسب شخصیت در جامعه برای خود انتخاب می کنند.
متاسفانه در بسیاری از فیلمها و سریالها شاهد آن هستیم که دختر بدحجاب با افتخار وارد محضر شده تا از همسرش جدا شود و شاهد ازدواج اجباری دختر باحجابی است که به زور پدر باید ازدواج کند. یا اینکه مدیران زن همه با حجاب هستند و موجب اخراج زیردستان بدحجاب خود که اکثرا هم بی گناه هستند می شوند. یا دختران بدحجابی که از وضع مالی خوب برخوردار بوده و به دختران با حجاب فخر می فروشند.
این القائات موجب شده است که جامعه محجّبه بودن را نشان دهنده انسانهای عقب مانده، فقیر، ضعیف و بی سواد تلقی کرده و دیگر کسی با دیدن یک بانوی محجّبه، احتمال نخواهد داد که شاید او یک دکتر و یا استاد دانشگاه یا دانشجو و مدیری موفق باشد.
در فیلم طلا و مس زن باحجاب که همسر یک روحانی است دچار دهها مصیبت و مشکل شده در حالی که زن بدحجاب که پرستار است از آزادی و موقعیت اجتماعی بهتری برخوردار بوده و به زن روحانی دلسوزانه نگاه می کند.
در سریال نرگس زن با حجاب (افسانه بایگان) که قهرمان فیلم است مظلومانه سختی زندگی را به دوش می کشد و در سریال زیر تیغ فاطمه معتمد آریا به عنوان همسر یک قاتل در سکانس ملاقات با همسرش در زندان و التماس به برادر مقتول بیشتر نقش چادر نمایان است که یا به واسطه وزیدن باد خودنمایی می کند و یا روی زمین به خاک کشیده می شود.
در فیلم دایره زنگی هم همسایه مومن و مذهبی با اینکه ماهواره نداشتند ولی مانع آزادی همسایه ها در استفاده از ماهواره می شدند در حالی که صاحب فرزندی غیر معتقد بوده و هزینه شارژ آپارتمان را هم نداده بودند. در این فیلم تمامی همسایه ها با خوشحالی و انرژی قصد سفر و تفریح دارند در حالی که همسایه مومن قصد برهم زدن این لذت را دارد.
تقابل موجود در این فیلمها، زن را در جامعه مذهبی، به صورت فردی ضعیف و بی اختیار جلوه می دهد در حالی که جامعه روشنفکر امروز، آزادی کامل برای زنان قائل است و در آن زن بدون هیچ واهمه و هراسی می تواند اظهار نظر کند
کلیدواژه ها: [ پنج شنبه 91/1/10 ] [ 10:3 عصر ] [ ]
[ نظر ]
|
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |