برای لیلی |
فاطمه جان یک بار دیگر دیده بگشا، دیده بگشا و پسر عمّت را ببین، ببین که چطوراز غمت قدش خمیده شده است، ناله هایش را ببین، ببین که موهایش سفید شده است، ای بود و نبود علی، علی بدون تو چگونه زنده بماند؟... کلیدواژه ها: [ چهارشنبه 91/2/6 ] [ 10:33 عصر ] [ ]
[ نظر ]
السلام علی المهدی... آجرک الله یا صاحب الزمان فی مصیبه امّک المظلومه الشهیده المغصوبه... آقا جان می دانم که جانتان آزرده شده و مصیبت مادر آتش به جانتان زده... مولا جان بحق شام غریبان امشب، بحق غربت و تنهایی علی(ع)،رحمی به ما کن و برای ظهورت دعا... آخر همه ی امیدمان به شماست آقا به شما... اللهم عجل لولیک الفرج... کلیدواژه ها: [ چهارشنبه 91/2/6 ] [ 10:19 عصر ] [ ]
[ نظر ]
خانه ی علی (ع) چه خبر است...؟ چه خبر است که آسمان و زمین و تمام موجودات با این خانه هم ناله اند و همدردی می کنند... کلیدواژه ها: [ چهارشنبه 91/2/6 ] [ 1:41 عصر ] [ ]
[ نظر ]
علی جان می دانم دیگر نمی توانی به خانه ات برگردی آخر خانه ای که فاطمه ندارد یعنی هیچ ندارد... می دانم غم داغ فاطمه با دلت چه کرده است، می دانم شرمندگی مقابل رسول الله چقدر سخت است... ولی علی جان بخاطر بچه ها برو، بعد مادر بچه ها به تو نیاز دارند... اگر نروی حسین جانت دیگر غذا نمی خورد، حسن جانت دیگر نمی خندد، کلثومت توان بلند شدن ندارد و زینبت موهایش را شانه نمی زند...برو علی جان می دانم سخت است .... ............ولی برو............ کلیدواژه ها: [ چهارشنبه 91/2/6 ] [ 8:15 صبح ] [ ]
[ نظر ]
زینب جان خانم برخیز، برخیز و مادر را ببین که چطور در بستر افتاده و رنگ به رو ندارد، برخیز و پدرت را ببین که چشمانش ابریتر از آسمان است، برخیز خانم برخیز و آماده شو آماده شو برای ام ابیها شدن، بعد مادر علی (ع) به تو نیاز دارد، میدانم چهارسال بیشتر نداری ولی برای شما خاندان مهم نیست تو زینب چهارساله ای اما بیشتر از همه می فهمی... کلیدواژه ها: [ سه شنبه 91/2/5 ] [ 9:51 عصر ] [ ]
[ نظر ]
بی بی جان عرض سلام کردم و منتظر جوابتان هستم، بخاطر خدا مرا از جواب دریغ نکنید بخاطر پس عمّتان... درود و سلام دائم ما به قبر مخفی ات مادر... دعایمان کنید. کلیدواژه ها: [ دوشنبه 91/2/4 ] [ 8:33 عصر ] [ ]
[ نظر ]
روزی جابر به امام باقر علیه السلام می گوید: فدایتان گردم، حدیثی در فضیلت جده تان برای من بیان نمایید تا با بیان آن برای شیعیان باعث شادی آنها شوم. کلیدواژه ها: [ جمعه 91/2/1 ] [ 12:27 عصر ] [ ]
[ نظر ]
چطور تاب بیاورد چشمانم و دنیا را دریا نکند؟ چطور آرام بنیشینم؟ مادر خودت بگو چطور... کلیدواژه ها: [ پنج شنبه 91/1/31 ] [ 7:45 صبح ] [ ]
[ نظر ]
زیارت نامه تان را که می خواندم دلم تاب نیاورد، اشکانم فرصت نمی دادند و بی اختیار جاری می شدند(السلام علیک یا بنت خیر خلق الله) آمین یا رب العالمین. کلیدواژه ها: [ دوشنبه 91/1/28 ] [ 8:40 عصر ] [ ]
[ نظر ]
|
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |