برای لیلی |
فاطمه جان یک بار دیگر دیده بگشا، دیده بگشا و پسر عمّت را ببین، ببین که چطوراز غمت قدش خمیده شده است، ناله هایش را ببین، ببین که موهایش سفید شده است، ای بود و نبود علی، علی بدون تو چگونه زنده بماند؟... کلیدواژه ها: [ چهارشنبه 91/2/6 ] [ 10:33 عصر ] [ ]
[ نظر ]
خانه ی علی (ع) چه خبر است...؟ چه خبر است که آسمان و زمین و تمام موجودات با این خانه هم ناله اند و همدردی می کنند... کلیدواژه ها: [ چهارشنبه 91/2/6 ] [ 1:41 عصر ] [ ]
[ نظر ]
علی جان می دانم دیگر نمی توانی به خانه ات برگردی آخر خانه ای که فاطمه ندارد یعنی هیچ ندارد... می دانم غم داغ فاطمه با دلت چه کرده است، می دانم شرمندگی مقابل رسول الله چقدر سخت است... ولی علی جان بخاطر بچه ها برو، بعد مادر بچه ها به تو نیاز دارند... اگر نروی حسین جانت دیگر غذا نمی خورد، حسن جانت دیگر نمی خندد، کلثومت توان بلند شدن ندارد و زینبت موهایش را شانه نمی زند...برو علی جان می دانم سخت است .... ............ولی برو............ کلیدواژه ها: [ چهارشنبه 91/2/6 ] [ 8:15 صبح ] [ ]
[ نظر ]
|
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |