سفارش تبلیغ
صبا ویژن

برای لیلی
قالب وبلاگ

زن به سمت خانه اش حرکت می کرد نوری را دید که از خانه ساتع می شود به دنبال منشا نور گشت چیزی دید که هرگز ندیده بود شوهر را صدا زد که این چادر از کیست که نورش به خانه ی ما روشنایی داده است و مرد یهودی به یاد آورد زمانی را که علی(ع) از او مقداری جو گرفت و چادر همسرش را نزد او به ودیعه گذاشت آن چادر،افتخار داشت تا بر سر زهرا افتد.
.
.
.
شصت وسومین آیه ی سوره ی نور نازل می شود که ای مسلمانان رسول خدا را آنگونه که یکدیگر را صدا می زنید صدا نکنید
فاطمه (ع)از امروز دیگر پیامبر(ص) را پدر نمی خواند وندای یا رسول الله او در گوش پدر طنین دارد. پیامبری که در اجرای فرمان الهی هرگز خانواده ی خود راجدا از دیگران ندیده است؛ این بار رو به دختر خود می فرماید: فاطمه جان! این آیه در مورد تو خانواده ات نازل نشده است، مرا پدر خطاب کن که مایه ی حیات قلب من است و خدا را خوشنود می کند.
و بار دیگر قلب رسول الله از صدای یا پدر های دخترش به لرزه می آید.
.
.
.
جنگ خندق است و شهر مدینه در محاصره. هر کس به اندازه توان خود جنگ را پشتیبانی می کند.
فاطمه(ع) قرصی نان برای کودکانش پخته است. اما تمی تواند بدون پدر لقمه ای از آن را به کودکان خود بخوراند. عموما هر گاه با پدر کار دارد برایش قاصدی می فرستد. اما این بار خود به سمت خط مقدم جبهه می رود.می رود تا به پدر اعلام کند که با حداقل امکانات هم، لحظه ای از یاد او غافل نیست. می رود تا دراین خستگی و آشفتگی جنگ، حمایت عاطفی خود را به پدر ثابت کرده باشد
پیامبر را پیدا می کند. کنار او می نشیند. سفره یساده ی نان را می گستراندو می فرماید: پدر جان نتوانستم لقمه ای بدون شما در دهان خود وکودکانم بگذارم.
پیامبر(ص) در اوج خستگی و گرسنگی، لقمه ای نان را جدا می کند و می فرماید: این اولین غذایی است که پدرت پس از سه روز در دهان می گذارد.
.
.
.
مردی است نابینا که پس از کسب اجازه از محضر علی(ع) وارد منزل ایشان شده است. پیامبر (ص) نگاهش به فاطمه (ع) می افتد و می بیند که چقدر سریع و هوشیار برمی خیزد م خود را می پوشاند.
پیامبر(ص) رو به دخترش می فرماید:این مرد نابیناست!
فاطمه(ص) پاسخ می دهد: اگر او مرا نمی بیند، من اورا می بینم، غیر از آنکه او بوی زن را استشمام می کند؟
پیامبر(ص) در حالیکه به تفکر بدیع دخترش می اندیشد،با تبسم می فرماید: سوگند می خورم که تو پاره ی تن منی.
.
.
.
مردی گرسنه به مسجد آمده واز پیامبر تقاضای کمک کرده است. پیامبر(ص) رو به مردم می فرمایند: چه کسی امشب این مرد را مهمان می کند؟
فقرو گرسنگی در خانه های مسلمانان چنان رخنه کرده است که کسی توانایی مهمان داری ندارد.
ناگاه علی(ع) که آبروی اسلام برایش از هر چیز با ارزش تر است می فرماید: من!
اینک به همراه مرد فقیر به خانه آمده و از فاطمه(ع) تقاضای مهمان داری کرده است. حضرت می فرماید: در خانه غذایی نیست مگر به اندازه ی خوراک یک دختر بچه! اما امشب گرسنگی را تحمل می کنیم وهمین مقدار کم را هم به میهمان می بخشیم.
.
.
.
سلمان به خانه ی فاطمه(ص) آمده است تا از او بخواهد به فقیری که در مسجد به پیامبر پناه آورده ، غذایی بدهد.
حضرت(ع) می فرماید: سه روز است که ما هم غذا نخورده ایم. فرزندانم از شدت گرسنگی بی قراری می کنند ... اما من نمی توانم نیکی و نیکو کاری را که در منزلم را کوبیده رد کنم.
آن گاه پیراهنی میآورد و می فرماید: این را در بازار نزد «شمعون» به گرو بگذار و مقداری خرما و جو قرض بگیر تا فقیر را نا امید نکرده باشی!
سلمان با جو وخرما نزد حضرت(ع) برمی گردد و می فرماید: مقداری از این غذا را برای کودکانت بردار!
حضرت(ع) با نهایت نو اندیشی جواب می دهد:من این کار را تنها برای خدای بزرگ انجام دادم. هرگز از چیزی که برای خدا می دهم استفاده نخواهم کرد.
.
.
.

هر روز کودک زودتر از پدر خود را به خانه می رساند و آت چه را پیش آمده برای مادر تعریف می کند.
دیروز علی(ع) از فاطمه(ع) این ماجرا را شنیده است.قرار است امروز پشت پرده پنهان شود و نحوه ی تعریف کردن پسرش را گوش دهد.
پسر مثل روز های پیش مقابل مادر ایستاده، اما این بار نمی تواند حرف بزند، مادر می پرسد: چه شده عزیزم چجرا تعریف نمی کنی؟
پسر می گوید:مادر! احساس می کنم فرد بزگی در این جا حضور دارد که احترام حضور او مانع می شود تا من از آیاتی که تازه بر پیامبر(ص) نازل شده و در مسجد شنیده ام، حرفی بزنم.
علی(ع) از پرده بیرون می آید و فرزند موددب و پر تسلطش را در آغوش می فشارد.
برگرفته از کتاب آلبوم خانواده



کلیدواژه ها:
[ جمعه 91/3/5 ] [ 6:3 عصر ] [ ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

مدیر وبلاگ : بیدار[131]
نویسندگان وبلاگ :
حُسن یوسف[13]
دختر پشیمون[3]

لینک دوستان
برچسب‌ ها
چادر (17)
عکس (4)
غرب (4)
طنز (3)
شعر (3)
زن (2)
قلم (1)
عسل (1)
غرب (1)
خوب (1)
حیا (1)
رجب (1)
هنر (1)
یس (1)
جستجو در وبلاگ


در این وبلاگ
در کل اینترنت

آمار بازدید
امروز: 77
دیروز: 3
آمار کل: 246811


جستجو در وبلاگ


در این وبلاگ
در کل اینترنت

موسیقی وبلاگ
ایران رمان