سفارش تبلیغ
صبا ویژن

برای لیلی
قالب وبلاگ

دوست نازنینم سلام.

گفته بودی:" شما گفته بودین که خدا ما رو دوست داره، خب خدایی که ما رو دوست داره هم نباید اینقدر سختگیر باشه دیگه!"

من میگم:خدا خداست.

حتما میگی: خب که چی؟ اینو که همه می دونن.

نه لیلی جون.اتفاقا خیلیا اینو نمی دونن.واسه همینه که همیشه از زندگی ناراضی اند.

شاید باورت نشه,ولی مهم ترین راز داشتن آرامش در زندگی,اینه که بدونی خدا خداست.خدا خداست,اونم با همه ی خداییش.

خدای مهربون.خدای سختگیر...

و چقدر قشنکه وقتی بتونی با همه ی وجودت حس کنی که سختگیری خدا عین مهربونیشه.درکش سخته.ولی حقه.

لیلی جون,خدا خداست.به ساز من و تو که نمی رقصه.ما هم نمی تونیم براش تعیین تکلیف کنیم.نمی تونیم بهش بگیم چی خوبه چی بده.نمی تونیم ازش شکایت کنیم,باهاش دعوا کنیم,نمی تونیم بگیم:خدایی که ما رو دوست داره هم نباید اینقدر سختگیر باشه دیگه!


ولی ماهمه ی این کارا رو می کنیم.میدونی چرا؟چون هنوز ندونستیم که خدا خداست.کاش بتونیم رابطمونو با خدا درست کنیم.کاش بتونیم خدا رو بشناسیم.همه ی مهربونی و علم بی نهایتشو درک کنیم.و فکر نکنیم اون قراره یکی از ما باشه یا دقیقا عین ما فکر و رفتار کنه.

راستی لیلی تا حالا کسی برات از یه راز بزرگ و یه قانون عجیب تو این دنیا که اتفاقا همه گیر و فراگیره حرفی زده؟

من نمیگم چیه؟خودت کشفش کن!

این قانون رو همه جا میشه دید.حالا فقط چند تا نمونه:

* تا حالا" اورتوکند" رفتی؟"اور توکند" تو 40کیلومتری کلاته و به بهشت گمشده معروفه.تموم مسیررو باید از آّب رد بشی.بعضی جاها این آب شدت پیدا میکنه و تو به سختی باید از اون عبور کنی.از این همه آب و این همه سنگ و تخته سنگ که گذشتی تازه می رسی به یه کوه بلند.بعد شصتت خبردار می شه که باید از این کوه بلند بری بالا(از طرق پله های نردبانی نصب شده روی کوه.)از کسانی که از کوه پایین میان می پرسی اونجا چه خبره؟راهش سخته؟یکی که خودش از وسط راه برگشته,می خواد رأیتو بزنه و میگه:عمرا بتونی بری بالا.خیلی سخته.خیلی خطرناکه.اما اون یکی با آب و تاب برات تعریف می کنه که:همه ی زیبایی هایی که تا حالا دیدی یه طرف و اون بالا یه طرف دیگه!خلاصه کمر همت می بندی و با احتیاط گام بر میداری و از اون مسیر سخت بالا میری.بالا که میرسی:وه!جل الخالق!

بقیه شو نمیگم که ایشالله خودت بری و از نزدیک این بهشت گمشده رو ببینی.

*موفق ترین آدمای دنیا مثل همین پروفسور حسابی خودمون که من و تو هر بار که زندگینامه شو می خونیم کلی نچ نچ را می ندازیم که عجب!اینا کی بودن و ما کییم ؟! از سختیای زیادی عبور کردن و شدن آدم حسابی.

*کمتر کسی تو این دنیا پیدا میشه که نخواد مادر شه.مادری یه احساس مقدس به آدم میده. و همه ی لیلیای دنیا دوست دارن این حس زیبا روتجربه کنن.و حتی گاهی بعضی حاضرند به قول معروف کلی خرج دوا و درمون کنن تا مادر شن! همه ی مادرا فقط به یه چیز فکر می کنن.به اون لحظه ای که فرزندشون رو در آغوش می گیرند.هیچ مادری به سختی لحظه یوضع حملش فکر نمی کنه که اگه فکر می کرد هیچ وقت مادر نمیشد. نه اینکه فکر نمی کنه.فکر میکنه.و حتی ممکنه ازش بترسه ولی شیرینی مادر شدن اونقدر زیاد هست که تموم این سختی رو با جون و دل بخره.اون خوب میدونه برای مادر شدن باید از این مسیر عبور کنه!حالا عجیب تر کسایین که بعد از یه بار تجربه کردن این درد عجیب دوباره هوای مادر شدن به سرشون میزنه!

قانون رو کشف کردی؟

آ بارک الله به لیلی باهوش خودم.قانون اینه که:برای رسیدن به یه سری کمالات و زیبایی ها دقیقا باید از دل سختی ها گذشت!

 این یه قانونه.عین قانون جاذبه ی زمین.وقتی قانون شد نمیشه توش چون و چرا کرد.نمیشه گفت من قبولش ندارم.خب نداشته باش!ولی یادت باشه که  قانون همیشه قانونه و سیب همیشه از بالا میفته پایین.تا ابد.

واسه همینه که من به جرأت می تونم بگم,حجاب سخته.آره عزیزم سخته.ولی همین سختیه که باعث عبور میشه.باعث به دست آوردن چیزای قشنگی برای تو و همه ی آدمای دور و برت میشه.

بعدشم لیلی,این دنیا,سخت یا آسون,تلخ یا شیرین بالاخره می گذره.و اعتقاد به یه جهان بزگ و همیشه جاودان که قراره خدا با پاداشای بی نظیرش واسه عملای ناقص ما حسابی خجالتمون بده,برای من و تو کافیه تا سختیای راه طاعت و بندگی رو  اونقدرا هم جدی نگیریم.

راستی لیلی اون روزا که خدا حرف به حرف این کلام نورانی که نسخه ی زندگی من و تو توش بود رو به قلب نازنین پیامبرمون نازل می کرد از امروز من و تو خبر نداشت؟نمی دونست یه روزی اقتضائات جامعه بر می گرده؟یه همچی خدایی باید خیلی بی فکر باشه! چرا ما رو آفرید اما تو کتاب آخرین پیامبرش هیچ دستوری مطابق با جامعه ی امروز من و تو نازل نکرد ؟

نه لیلی جون,اوضاع از یه قرار دیگه اس.از این قراره که دین ما کامل ترین دینه.همیشگی و تر و تازه اس. واین خودش یه معجزه اس.آره می دونم,ممکنه من و تو معجزه بودنش رو تو بعضی جهات نفهمیم ولی وقتی بزرگترین و وارسته ترین آدمای دنیا از هر کیش و مذهبی به معجزه بودنش اقرار میکنن ...

خلاصه اینکه حجاب یه مسأله است که در رابطه با زن و مرد تعریف میشه,اونم برای حفظ انسانیت.تا وقتی تو هر جامعه ای زن هست,مرد هست,و خدا دوست داره این زن و مرد به انسانیت هم احترام بذارن نه  اینکه بخوان یه جنس و یه ابزار باشن برای کام گرفتن از طرف مقابل اونم بدون وجود هیچ حق و حقوق قانونی,تا وقتی اینا هست تو هر جامعه ای هم که باشه باز حجاب کاربرد داره .تو جامعه ی امروز ما بلکه هم بیشتر!

لیلی جون گفتی: به نظر من خدا هم ما رو درک میکنه و توی جامعه ی امروزی اقتضا میکنه که آدم به روز باشه، راستش طوری شده که اگه ماها چادر بپوشیم کسی حتی حاضر نیست به خواستگاری ما بیاد.

یه روزی تو یه جمعی یه نفر داشت با ذوق و شوق از دخترش می گفت که خوشگله و هر وقت میره بیرون چند تا خواستگار براش پیدا میشه و .. .بعد اون آدم, پیش بابا و مامانم و اون جمع حاضر رو کرد به من و با لحن مثلا دلسوزانه ای گفت:پونه جان یه کم این چادرتو بذار کنار.اینجوری هیچ وقت واست خواستگار پیدا نمیشه ها!

هیچی بهش نگفتم.دوست خوبم,حتما منو درک می کنی و می تونی بفهمی که این حرفش تو اون لحظه و بین اون جمع,چقدر می تونه باعث شکستن دل یک لیلی بشه.دلم شکست.ولی اون بیچاره نمی دونست که من تا حالا به  اندازه ی تموم موهای سر دختر ناز دردونش خواستگار داشتم!!(البته با کمی مبالغه!)

لیلی جون چرا فکر می کنی اگه با حجاب باشی خواستگار پیدا نمی کنی.چرا عزیزم.هنوزم هستن آدمایی که خریدار گوهر عفت و پاکی تو باشن.آدمایی که قبل از نگاه کردن به تیپ و قیافت به شخصیت و سیرت تو توجه می کنن.

راستس لیلی چرا ما همه چی رو دست خودمون می دونیم؟چرا  خدای ما فقط تو شبای قدر و بعضی مناسبتهای خاص پیداش میشه؟اونم فقط واسه رفع حاجت!

چرا روح توکل تو زندگیامون نیست؟

لیلی من,عزیز دلم,شنیدی اون آیه ی قرآنو که می گه:چرا بچه هاتون رو از ترس فقر می کشید؟آخه مگه شماها روزی اونا رو میدین؟؟این من هستم که روزی شما و اونا رو میدم.

می شنوی لیلی؟می شنوی لیلی؟می شنوی؟

لیلی من,چرا از ترس خواستگار نداشتن حجابتو رعایت نمی کنی؟ مگه نمی دونی که این من هستم که لیلیا و مجنونا رو روزی هم می کنم؟!...



کلیدواژه ها: لیلی نامه
[ سه شنبه 90/12/23 ] [ 12:0 صبح ] [ ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

مدیر وبلاگ : بیدار[131]
نویسندگان وبلاگ :
حُسن یوسف[13]
دختر پشیمون[3]

لینک دوستان
برچسب‌ ها
چادر (17)
عکس (4)
غرب (4)
طنز (3)
شعر (3)
زن (2)
قلم (1)
عسل (1)
غرب (1)
خوب (1)
حیا (1)
رجب (1)
هنر (1)
یس (1)
جستجو در وبلاگ


در این وبلاگ
در کل اینترنت

آمار بازدید
امروز: 36
دیروز: 100
آمار کل: 243478


جستجو در وبلاگ


در این وبلاگ
در کل اینترنت

موسیقی وبلاگ
ایران رمان